شعر
در این دنیا یکی آشفته حال است * تو گویی عالمی آزرده حال است
در این شهر قلندرهای باطل * به پاکی زندگی کردن محال است
دد و دزد و حرامی هر سه پیوند * تو گویی عالمی رو به زوال است
مزن طعنه به مستان مشوش * که عقل و دین و دل هر سه گناه است
+ نوشته شده در ساعت توسط نیکوکلام
|
وبلاگ شخصی محمدرضا نیکوکلام دانش آموخته رشته کامپیوتر