اتوبان تاریک بود و ماشین‌ها دیوانه‌وار رانندگی می‌کردند تا در مسابقه‌ی وحشت و ناامنی از هم سبقت بگیرند.

یک گوشه‌ی تاریک، پیرزنی چراغ به دست سعی داشت به رانندگان هشدار دهد. با نور ضعیف موبایل شتابان دست تکان می‌داد بلکه . . . .