گاهی ندانسته‌ها و مجهولات و تردیدها چنان هجوم می آورند که دیگر مرز بین درست و نادرست از بین می رود و همه چیز خاکستری می شود. هر چه بین کتاب‌ها و تجربیات جستجو می‌کنی تا بلکه نشانه‌ای یا سرنخی پیدا کنی٬ تنها سردرگمی بیشتر می‌شود! 

این دنیا آدم‌های عجیبی دارد که همه چیز را در راستای منافع خودشان تعریف می‌کنند و می‌بینند و برای هر کاری دلیلی موجه دارند.

حالا بدون حکمت و یقین چگونه می‌توان در این دنیا زندگی کرد به طوری که نه از آدمیان کناره‌گیری کنی و نه آلوده‌ی دلخواهشان شوی . . . .