وقتی امید نباشد هر اتفاقی می افتد
امان پیر و جوان را بریده است. ولی اوضاع برای آن دسته از جوانان که به تازگی وارد بازار کار شده اند کمی سخت تر می نماید. با دستمزدهای کارگری یا کارمندی این روزها هیچگاه نمی توان یک خانه و ماشین معمولی تهیه کرد. فکر به چنین آینده ای می تواند ناامیدی را در اعماق وجود مردم تزریق کند. فارغ از مسایل و مشکلات اقتصادی تقریبا روزی نیست که جامعه آماج اخبار بد واقعی یا جعلی رسانه ها قرار نگیرد. گویی ابر و باد در کارند تا امید را از این مردم بربایند. وقتی امیدی به آینده وجود نداشته باشد آنگاه آدمی از درون تهی و سرخورده می شود و شاید اولین تاثیر آن موجب کاهش عزت نفس در شخص گردد. چنین شهروندی نه تنها با هر باد مخالفی باورهایش جابه جا می شود بلکه هر عملی از او دور از انتظار نخواهد بود. البته نباید فراموش کرد که عوامل بسیاری بر حال جامعه تاثیرگذار هستند.
ولی هنوز هم عده ای از مردم هستند که توانسته اند با خلاقیت و پشتکار از پس هجمه ی ناامیدی ها رهایی یابند و خیرشان را به خود و اطرافیانشان برسانند. خواه یک صنعتگر یا کشاورز ماهر باشد خواه دوره گردی دستفروش؛ همگی این افراد هنر تبدیل چالش ها به فرصت ها را به درستی آموخته اند.
وبلاگ شخصی محمدرضا نیکوکلام دانش آموخته رشته کامپیوتر